سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 
گرمای تابستان

 تو تابستون امسال با اون گرمای خفه کننده اش توی اتوبوس نشسته بودم.

یه دختر کوچولوی 8-9 ساله هم به خاطر نبود جا دور از مامانش نشسته بود رو صندلی ته اتوبوس.
دختر کوچولو روسری اش رو خیلی زیبا با رعایت حجاب همراه چادر عربی سرش کرده بود.
خانوم بدحجابی که پیش دختر کوچولو نشسته بود و خودشو باد میزد با افسوس گفت:
(توی این گرما اینا چیه پوشیدی؟از دست اجبار این مامان باباهای خشک مقدس...تو گرمت نمیشه بچه؟)
همون لحظه اتوبوس ایستاد و باید پیاده میشدیم.
دختر کوچولو گره ی روسری اش رو سفت تر کرد و محکم و با اقتدار گفت:
(چرا گرممه... ولی آتیش جهنم از تابستون امسال خیلی خیلی گرم تره...)
دختر کوچولو پیاده شد و اون خانم بدحجاب سخت به فکر فرو رفت..




:: برچسب‌ها: حجاب
نویسنده :
تاریخ : سه شنبه 93/5/14
تیری به شیطان

بسم الله الرحمن الرحیم

تو خیابون که راه می رفتم ناخداگاه چشمم میفتاد به خانم هایی که بدحجاب بودند. ازاین وضع حسابی ناراحت و عصبی می شدم و سرم رو مینداختم پایین و افسوس می خوردم.

دلم میخواست یک کاری کنم اما چه کاری از دستم بر میومد؟ از طرفی پیامبر(ص) هم فرموده بودند : نگاه به نامحرم تیر زهر آلودی از تیرهای شیطان است. دلم می خواست به یک شکلی این تیر رو به سمت خود شیطان برگردونم که هم باعث ثواب بشه و هم باعث عاقبت بخیری زنان بد حجاب.

راه حلی برای حفظ نگاه

تا اینکه تصمیم گرفتم هر بار که ناخداگاه چشمم به خانم بد حجابی افتاد هم نگاهم رو ازش برگردونم و هم از طرف اون خانم یک صلوات بفرستم و هدیه کنم به خانم فاطمه زهرا (س) برای عاقبت بخیری اون خانم بدحجاب.

اینجوری هم من یک ثوابی می برم، هم اون خانم یک ثوابی می بره، هم برای عاقبت بخیریش کاری کرده بودم و هم اینکه تیر زهر آلود شیطان رو به سمت خودش برگردونده بودم.

حالا شما فکر کنین اگه همه آقایون اینکارو کنن اونوقت چی میشه؟؟؟

از وقتی که دارم اینکارو انجام میدم احساس خوبی بهم دست داده و حس رضایت دارم. شماهم امتحان کنین.

منبع : معبر سایبری فندرسک





:: برچسب‌ها: حجاب مقابله با شیطان
نویسنده :
تاریخ : چهارشنبه 93/4/25
زغال به الماس

 بسم الله الرحمن الرحیم
 میدونید چرا در دنیا معدن الماس نداریم
 و فقط معدن زغال سنگ داریم
 چون ذرات کربن فقط تحت فشار و حجاب زغال سنگ به الماس تبدیل میشه

 کلیپ دکتر فرهنگ استاد روانشناس در این مورد : صوتی    تصویری
 کلیپ جالب (چرا رنگ مشکی برای حجاب )





:: برچسب‌ها: دانلود حجاب
نویسنده :
تاریخ : شنبه 93/4/21
داستان سوم

بی حجاب





:: برچسب‌ها: داستان حجاب
نویسنده :
تاریخ : پنج شنبه 93/4/19
ضمانت ماندگاری
بسم الله الرحمن الرحیم
 روزی دختر شیخ یک تبلت گوگل نکسوس خرید و بر شیخ عرضه نمود!
  شیخ بگفت: این تبلت که خریدی اولین کار چه کردی؟
  عرض نمود: یا شیخ بر صفحه اش برچسب زدم و دور آن کاوری بس محکم قرار دادم.
  شیخ فرمود: ایا کسی تورا به این کار مجبور کرد؟
  - خیر
  فرمود: ایا تو به شرکت گوگل توهین کردی که چنین کاور بر آن نهادی؟
  - خیر. اتفاقاً خود گوگل که آن را ساخته توصیه نماید که بر آن کاور نهیم.
  - ایا چون این تبلت چیپ و درپیت است کاورش کردی؟
  - خیر. بلکه چون ارزشمند است و کلی تکنولوژی صرف آن شده چنین کردم.
  - ایا کاور از جمال تبلت نکاهد و به وزنش نیفزاید؟
  - باکی نیست. به دوامش نیز بیفزاید.
 
 شیخ صیحه ای بزد و فرمود: پس بدان که آنکه مرا و تو را ساخته ما را به عفاف و حجاب ، توصیه نموده است که عفاف نه دست وپاگیراست ونه موجب عذاب بلکه ضمانت ماندگاریست...
نویسنده :
تاریخ : یکشنبه 93/4/15
خوب شد نیستید ...

بی حجاب





:: برچسب‌ها: حجاب شهدا
نویسنده :
تاریخ : چهارشنبه 93/4/11
امام زمان ، چی دوست داری ؟

بسم الله الرحمن الرحیم

بهش گفتم: امام زمان (عج) رو دوست داری؟
گفت: آره ! خیلی دوسش دارم

گفتم: امام زمان حجاب رو دوست داره یا نه؟
گفت: آره!

گفتم : پس چرا کاری که آقا دوست داره انجام نمیدی؟
گفت: خب چیزه!…. ولی دوست داشتن امام زمان (عج) به ظاهر نیست ، به دله

گفتم: این حرف که میگن به ظاهر نیست ، به دله رو قبول ندارم
گفت: چرا؟ . . . . . . . .

براش یه مثال زدم:
گفتم: فرض کن یه نفر بهت خبر بده که شوهرت با یه دختر خانوم دوست شده و الان توی یه رستوران داره باهاش شام می خوره. تو هم سراسیمه میری و می بینی بله!!!! آقا نشسته و داره به دختره دل میده و قلوه می گیره.عصبانی میشی و بهش میگی: ای نامرد! بهم خیانت کردی؟ بعد شوهرت بلند میشه و بهت میگه : عزیزم! من فقط تو رو دوست دارم. بعد تو بهش میگی: اگه منو دوست داری این دختره کیه؟ چرا باهاش دوست شدی؟ چرا آوردیش رستوران؟ اونم بر می گرده میگه: عزیزم ظاهر رو نبین! مهم دلمه! دوست داشتن به دله…

دیدم حالتش عوض شده

بهش گفتم: تو این لحظه به شوهرت نمیگی: مرده شور دلت رو ببرن؟ تو نشستی با یه دختره عشقبازی می کنی بعد میگی من تو دلم تو رو دوست دارم؟ حرف شوهرت رو باور می کنی؟
گفت: معلومه که نه! دارم می بینم که خیانت می کنه ، چطور باور کنم؟ معلومه که دروغ میگه

گفتم: پس حجابت….
اشک تو چشاش جمع شده بود
روسری اش رو کشید جلو
با صدای لرزونش گفت: من جونم رو فدای امام زمانم می کنم ، حجاب که قابلش رو نداره

از فردا دیدم با چادر اومده
گفتم: با یه مانتو مناسب هم میشد حجاب رو رعایت کرد!
خندید و گفت: می دونم ! ولی امام زمانم چــــــادر رو بیشتر دوست داره
می گفت: احساس می کنم آقا داره بهم لبخنــــــــــد می زنه

بی حجاب





:: برچسب‌ها: حجاب امام زمان
نویسنده :
تاریخ : چهارشنبه 93/4/4
داستان دوم

بی حجاب





:: برچسب‌ها: داستان حجاب
نویسنده :
تاریخ : شنبه 93/3/17
روشن ماندن در این شهر

بسم الله الرحمن الرحیم


کـِـبریت را همــ  بخواهی روشَن نگــه داری

وَقتی نَسیمی می وزد

آن را بین دَستـَــت پِــنــهان می کُنی


اینجــــا

در شَهـــــــــــرِ مــا

طـــوفانی به پــاست

چِگونه خود را روشَن نِگه دارَمــــ

 

http://media.afsaran.ir/siDzyN_300.jpg

 منبع : وبلاگ دختـــــرچـــآدرے

 

 

 





:: برچسب‌ها: حجاب
نویسنده :
تاریخ : سه شنبه 93/3/13
داستان اول

بی حجاب





:: برچسب‌ها: داستان حجاب
نویسنده :
تاریخ : چهارشنبه 93/3/7
<      1   2      
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
  صفحات
 
 
 
  1 2